مصاحبه با مردی که به تمام کشورهای جهان سفر کرده است
سفر کردن، به خصوص جهانگردی، تغییرات زیادی در زندگی افراد ایجاد میکند. همه ما دوست داریم که به تجربیات و آموختههای جهانگردان و اهالی سفر گوش کنیم و ببینیم که چگونه این سبک زندگی را انتخاب کردهاند و سفر چه تغییری در زندگیشان ایجاد کردهاند. با کجارو همراه باشید تا مصاحبهای کوتاه را با کریس گیلهبو، مردی که به همهی کشورهای جهان سفر کرده را بخوانیم.
سایت کورا (Quora) یک شبکهی اشتراک اطلاعات است که در آن، افراد مشخص به سوالاتی که از آنها میشود، پاسخ میدهند. در ادامه مصاحبه با یک جهانگرد که به همهی کشورهای جهان سفر کرده است، را میخوانیم.
کریس گیلهبو (Chris Guillebeau)، نویسنده کتاب «متولد شده برای این» (Born for This) که از تمام کشورهای جهان بازدید کرده ، به پرسشهای ما پاسخ میدهد.
سفر به همهی کشورهای جهان، نگرش کلی شما به جهان را چگونه تغییر داده است؟
چه سوال خوبی! فکر کنم اول باید بگویم که سفر به دور دنیا شخصیت مرا تغییر داده است. من تمام عمرم یک درونگرا بودهام، که البته ضعف نیست، اما قبل از اینکه سفرهایم را شروع کنم اغلب دچار ترس و تزلزل بودم. هر چه با سفر به دور دنیا بیشتر تجربه کسب کردم–به خصوص وقتهایی که مشکلی پیش میآمد و من از پس آن برمیآمدم، اعتماد بهنفس و قدرت درونی بیشتری کسب میکردم.
و در پاسخ به اینکه چه نگرشی به دنیا دارم، فکر نمیکنم مشاهدات واقعاً منحصر بهفردی وجود داشته باشد. من حالا برای فرهنگهای مختلف، احترام و تحسینی قائلم که قبلاً اینطور نبود. منظورم این نیست که قبل از سفرهایم به فرهنگ یا دین خاصی بیاحترامی میکردم؛ بلکه منظورم این است که چیزهای زیادی بود که نمیدانستم.
مسجد دمشق
برای مثال، من به مسجدی قدیمی در دمشق رفتم که بنایی مهم در تاریخ اسلام بود. من به بوتان سفر کردم، یکی از معدود کشورهای آسیا که مدرنیته هنوز تغییرش نداده است. من در یک کشتی بیمارستانی زندگی کردم که یک سال بود که در فریتاون سیرالئون لنگر انداخته بود، و مدام از غنی بودن افرادی که یک جنگ داخلی طولانی را تحمل کرده بودند، شگفتزده میشدم.
بوتان
من از تمام سفرهایم در حالی که تحت تأثیر قرار گرفته و شگفتزده بودم به خانه برمیگشتم. و البته خسته، که این داستان دیگری دارد.
چگونه بودجهی لازم برای این همه سفر را تأمین میکنید؟
دو نکتهی اصلی وجود دارد:
۱. من تصمیم گرفتم که در سفر به عنوان یک تجربهی زندگی پرمعنا، سرمایهگذاری کنم و آن را به سایر هزینههایم اولویت دادم. من برای ده سال ماشین نداشتم. از وام گرفتن و خریدن چیزهایی که بودجهاش را نداشتم دوری کردم. هزینه سفر به ۱۰۰ کشور اول چیزی حدود ۳۰۰۰۰ دلار شد – که پول کمی نیست، اما در طولانیمدت قابل دست یافتن است. من به این کار مثل خرید یک ماشین یا دانشگاه رفتن فکر کردم، اما با مزایای طولانیمدت بیشتر (حداقل برای من).
۲. من هک کردن سفر (Travel Hacking) را یاد گرفتم! به طور خلاصه، من وقت زیادی را صرف کردم تا یاد بگیرم چطور با جمعآوری امتیاز از پروازهای مختلف (frequent-flyer program)، برای جاهای مختلف جهان بلیط رایگان به دست بیاورم. این برنامه که توسط خطوط هوایی مختلفی ارائه میشود به مشتریان دائم این امکان را میدهد تا با ثبت نام در آن، به ازای هر مایلی که پرواز میکنند، امتیاز کسب کنند و در ازایش به شکل بلیط رایگان، یا شیوههای دیگر پاداش بگیرند. این اصلاً چیز کوچکی نیست و به من کمک کرد که با مبلغ بسیار کمی، حداقل به ۵۰ کشور دنیا سفر کنم. واضح است که هزینههای دیگری مثل ویزا و ... همچنان وجود دارد. اما اینکه مشکل بلیط هواپیما و محل اقامت به وسیلهی این برنامه حذف شود، باعث میشود بخش زیادی از فشار برداشته شود.
کشورهای مورد علاقهات کدامها هستند و چرا؟
من کشورهای مورد علاقهی زیادی دارم! صادقانه من از سفر به خاطر نفس سفر لذت میبرم – من فرایند برنامهریزی، در حرکت بودن، و رفتن از جایی به جای دیگر را دوست دارم. اینها باعث میشوند من رشد کنم. بنابراین برای من، اغلب همان کلیشهی قدیمی صدق میکند: مسیر مهمتر از مقصد است.
البته باید بگویم که مکانهایی وجود دارند که بیشتر در ذهن من مانده اند، یا اینکه برای من بسیار بامعنا بودهاند. بدون ترتیب تعدادی از آنها را ذکر میکنم:
سریلانکا: صدمین کشوری که به آن سفر کردم.
لیبریا: مردم فوقالعاده و فرهنگی بسیار منحصر بهفرد در غرب آفریقا.
مقدونیه: مکان ویژهای که بعد از اینکه روزهای متوالی در منطقه با اتوبوس سفر کردم به من حس آرامش داد.
لائوس: کشور محبوب من در جنوب شرقی آسیا. من تنها یک بار به این کشور سفر کردهام و برای همین حالا در فهرست بازگشتم قرار دارد.
استرالیا: به این دلیل که فوقالعاده است!
نظر دهید