چرخ زندگیهای کارگری لنگ میزند
به گزارش سرویس اجتماعی باریش، جامعه کارگری که به همت توان بازویشان سهم بزرگی در به حرکت درآوردن چرخهای توسعه کشور در بخشهای مختلف دارند همواره جزء اقشاری هستند که در تیررس مشکلات و سختیهای زندگی ناشی از نابسمانیهای اقتصادی قرار میگیرند.
سال گذشته افزایش بیرویه نرخ ارز و به دنبال آن افزایش قیمت انواع مختلف کالاهای اساسی معیشت زندگیهای کارگری را با مشکلات فراوران روبرو کرد و البته این سختی با آغاز سال جدید نه تنها کاسته نشد بلکه شدت بیشتری پیدا کرد چراکه نوسانات و نابسمانیهای اقتصادی به دلایل مختلف از جمله نبود نظارتهای کافی و وجود دلالانی که کیسه برای جیب مردم دوختهاند، همچنان وجود دارد و خیال سر و سامان گرفتن ندارد.
یازدهم اردیبهشت ماه در تقویم جهانی به نام کار و کارگر مزین شده است، تا بهانهای شود برای تقدیس دستانی که کسب روزی حلال برایشان از به دست آوردن ثروتهای بادآورده یک شبه مقدمتر است.
قصه پرغصه زندگیهای کارگری
علیرغم اینکه تقویم فردا خوبی برای جامعه کاری رقم زده، اما برای بسیاری از خانوادههای این قشر امروز تفاوتی با روزهای دیگر ندارد، چراکه سختی معیشت و شرمندگی در برابر خانواده به خاطر کاستیهای زندگی کمر کارگر ایرانی را به اندازهای خم کرده که دیگر یارای قدبلند کردن و توان خندیدن به مشکلات را ندارد.
حقوقهای معوقه چندماه، از دست دادن کار و کمبود شغل به دلیل رکود در تولید قصه پرغصه این روزرهای جامعه کارگری است که به نظر میرسد قرار نیست به این زودیها چارهای اساسی برای رفع آن اندیشیده شود تا رنج دستان پینه بسته کارگر ایرانی اندکی التیام بخشد.
مسئولان گوشی برای شنیدن مشکلات کارگران داشته باشند
فاطمه همسر کارگری است که در یکی از کارخانههای صنایع غذایی ارومیه کار میکند و این روزها حال و روزش خوش نیست به باریش گفت: بیشتر از 9 ماه است برای همسرم حق بیمه واریز نشده و با اینکه بیماری قلبی دارم و هر سه ماه باید برای ویزیت به دکتر متخصص مراجعه کنم به دلیل نداشتن بیمه نمیتوانم چون توان پرداخت حق ویزیت آزاد را ندارم.
وی، با گلایه از مسئولان در مورد بی تفاوتی نسبت به مشکلات کارگران گفت: فردا خیرسرمان روز کارگر است و به بهانه آن جشن و همایش برگزار کردهاند، اما مگر جشنهای آنچنانی برای کارگران نان و آب میشود!
فاطمه ادامه داد: کاش مسئولان در کنار این جشنها چند دقیقهای هم برای شندیدن درد و دلهای کارگران وقت میگذاشتند،تا بدانند که کارگرشان چند ماهه که حقوق دریافت نکرده و هزینههای زندگی کمرشان را خم کرده است.
مجبورم با هر حقوقی که می دهند کار کنم
احمد که 37 ساله است و دو فرزند دارد در یکی از سردخانههای خارج از شهر کارگری میکند، در رابطه با مشکلات خود به باریش گفت: کارگر در جامعه امروز دیگر ارج و قرب ندارد چون نیروی کار زیاد است ولی اشتغال وجود ندارد.
وی با بیان اینکه کارفرمایان از زیاد بودن نیروی کار در جامعه به نفع خود استفاده میکنند، به قراردادهای سفید امضاء اشاره کرد و گفت: در این برهه به هر مبلغی که کارفرما بگوید مجبور میشوم کار کنم چون حداقل درآمد بهتر از بیکاری است و خرج خانواده ام را باید تامین کنم.
این کارگر وقتی متوجه شد که فردا روز کارگر است و قرار است به نامش مراسم و جشنی برپا شود، اظهار کرد: گرانی مگر می گذارد دیگر شاد باشیم و جشن بگیریم، کارگر امروز جشن نمیخواهد برای سفرهاش نان میخواهد، سفره غذا را با وعده و وعید نمیشود پر کرد و شرمنده خانواده نشد.
مشکلات کارگران زن بیشتر از مردان است
هاله، زن کارگر یکی از واحدهای خدماتی نیز در رابطه با مشکلات خود گفت: مشکلات کارکردن برای زنان در جامعه ما بیشتر از مردان است چون به بهانه اینکه زن هستی و توان کافی برای احقاق حقوق خود را نداری، با حقوق کمتر بیشترین کار را میخواهند.
وی که صاحب یک فرزند است و به دلیل بد سرپرست بودن مجبور میشود هر روز 9 تا 11 ساعت کار کند تا بتواند از پس مخارج خانواده بربیاید، اظهار کرد: کارکردن برای مرد یا زن عیب و عار نیست اما دستمزد کارگری کفاف هزینههای زندگی را نمیهد، بیشتر سهم حقوق ماهیانه صرف اجاره خانه میشود و مابقی صرف خورد و خوراک و دیگر چیزی ته آن نمیماند که بتوانم برای آینده خود و فرزندم پسانداز کنم.
حال و روز این روزهای زندگیهای کارگری مانند خیلی از قشرهای دیگر جامعه خوب نیست اما تمام سرمایه زندگی کارگر توان بازوانش است که اگر فرصت شغلی مناسب برای نیروهای کارگری نباشد بدون شک چرخ زندگیهای این قشر بیشتر از گذشته لنگ خواهد زد، کاش مسئولان علاج واقعه قبل از وقوع کنند چون وعده و عید دادن به مانند نوش داروی پس از مرگ سهراب میشود و خیری نصیب جامعه کارگری نمیکند.
نظر دهید