آیندهای مبهم و نبود فرصت شغلی دغدغه اصلی دانشجویان است
سرویس اجتماعی باریش نیوز، یکی از مهم ترین مشکلات دانشجویان در زمان فارغ التحصیلی شان، معضل بیکاری است و بزرگترین استرس آنها امید نداشتن به آینده است، در واقع آنها به این فکر میکنند که بعد از گرفتن مدرک چه باید بکنند و در جواب خانواده خود مبنی بر اینکه چه کاره هستی چه جوابی باید بدهند؟
قطعا نقش بیبدیل آموزش در توسعه جوامع بر کسی پوشیده نیست از این رو کشورهای توسعهیافته بیشترین سرمایهگذاری را در جهت ارتقای سطح آموزش و پرورش انسانها و همچنین آینده شغلی افراد دانشگاهی خود دارند و حال سوال اینجاست که این امر در کشور ما تا چه اندازه توانسته جامه عمل به خود بپوشاند؟
در واقع به نظر میرسد بخش آموزش عالی در کشور به جای آنکه در جهت افزایش سرمایه انسانی و در نتیجه افزایش بهرهوری نیروی کار حرکت کند، بیکاران تحصیلکردهتری تولید کرده است.
به دلیل محدودیت بازار کار برای رشتههای دانشگاهی، خانوادهها بیشترین توجه خود را بر قبولی فرزندان خود در برخی رشتههای پزشکی و مهندسی متمرکز کردهاند، که این امر تعداد دانش آموزان پشت کنکوری را افزایش داده است.
به عقیده بسیاری از کارشناسان نتایج کنکور عصاره و چکیده ۱۲ سال تلاش سیستم آموزش و پرورش در بهکارگیری برنامهها و راهبردهای مختلف در کسب نتایج مطلوب است .
بعد از ورود به دانشگاه و گذراندن دوران چند ساله دانشجویی و گرفتن مدرک کارشناسی و حتی مقاطع بالاتر، پیدا کردن فرصت شغلی متناسب با رشته تحصیلی به دغدغه اصلی دانشجویان تبدیل میشود.
در سالهای گذشته فرصتهای شغلی متعددی پیش روی فارغالتحصیلان دانشگاهی حتی با مدارک کاردانی قرار داشت، اما امروزه حتی برای فارغ التحصیلان مقاطع بالاتر مانند دکتری نیز یافتن شغل مناسب بسیار سخت شده است.
متاسفانه آموزش و پرورش و دانشگاهها در کشور ما سمت تربیت نسل دانشآموخته حرکت میکند، نه نسل ماهر و با تجربه و نتیجه آن بیکاری صدها دانشجویی است که سالانه از دانشگاههای کشور فارغ التحصیل میشوند.
ایجاد رشتههای دانشگاهی باید متناسب با نیاز روز جامعه و بازار کار صورت گیرد، اعتماد به نیروهای تحصیلکرده دانشگاهی و سپردن مسئولیتهای اجتماعی به آنان حس اعتماد بهنفس و خودباوری و در نتیجه تلاش برای آبادانی کشور را در جوانان بیدار کند.
اشتغال دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاهها و مسائل و مشکلات مربوط به آن به عنوان یک مساله اساسی نیازمند دقت، بررسی و راهکارهای مختلف است زیرا دانشگاهها رسالتهایی همچون تولید دانش، تربیت نیروی متخصص مورد نیاز جامعه، گسترش فناوری، نوآوری و خلاقیت دارند و دستیابی به توسعه پایدار در سایه به کارگیری دانش روز و فناوری پیشرفته به دست میآید. از این رو باید شرایطی فراهم شود که دانشگاهها بتوانند دانشجویان را برای به کارگیری در زمینههای مورد نیاز و پذیرش مسؤولیتهای مختلف در سطح سازمان و جامعه پرورش دهند اما نگاهی به وضعیت دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاهی در کشورمان چیز دیگری را نشان میدهد.
وقتی پای درد دل دانشجویان می نشینی متوجه می شوی که اکثر آنها هیچ امیدی به آینده شغلی خود ندارند،آنها اظهار دارند هیچ امیدی برای اینکه بتوانیم یک شغل مرتبط با مدرک تحصیلی خود به دست بیاوریم وجود ندارد و بسیاری از آنها بخاطر تامین هزینه های تحصیلی خود مجبورند به کارهایی مانند مسافر کشی، کارگری و...روی بیاورند.
شاید فکر کنیم که این افراد خیلی کم هستند اما به نظر میآید که اینگونه نیست و با توجه به روند افزایش دانشگاهها در سالهای اخیر و جذب دانشجو، فارغ التحصیلان زیادی از دانشگاه بیرون آمدهاند، بدون اینکه زیرساختهای لازم برای اشتغال آنها فراهم شود. داستان زندگی این دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاه به مانند فیلم سینمایی است که پایانی برای آن در نظر گرفته نمیشود و پایان آن باز و بر عهده مخاطب است. اگر حجم وسیعی از افراد که هرگز در نظر ندارند، بازنشسته شوند، عطای شغل را به لقای آن میبخشیدند باز هم اندک امیدی بود اما با این وضعیت هر روز شاهد بیشتر شدن فارغ التحصیلانی خواهیم شد که به عنوان پیک موتوری، کارگر ساختمان، دست فروش و … کار میکنند و در واقع میتوان گفت ما جامعه مملو از تحصیل کردههای بیکار است و افسوس که نمیتوان از استعداد و دانش آنان در زمینههای گوناگون بهره برد.
نظر دهید