آینده ای مبهم در انتظار زنان تحصیلکرده!
سرویس اجتماعی باریش نیوز، بانوان تحصیلکردهای که پس از اتمام درس خود، انتظار پویایی در جامعه، اشتغال مرتبط با مدرک تحصیلی، استفاده از مهارت و توانایی هایشان را دارند، اما متاسفانه جامعه زمینه و ظرفیت کافی برای فعالیت آنان ایجاد نکرده است. درواقع هیچ توازنی بین عرضه و تقاضا در جذب دانشجو و بازارکار وجود ندارد. از طرفی، به دلیل بیشتر بودن فارغ التحصیلان زن در دانشگاه ها، تعداد بیکاران تحصیل کرده نیز افزایش پیدا میکند. از طرفی دیگر، شرایط اجتماعی کشور به گونهای است که زنان به فکر تحصیلات عالی و استقلال اقتصادی هستند.
متاسفانه در ظاهر امر همیشه حرف از حقوق برابر زنان و مردان به میان میآید، اما در عمل اینگونه نیست. پیشرفت زنان در ایران با موانع جدی روبهرو است و از هر سمت به آن ضربه وارد میشود. عقب نگاهداشتن زنان و نگهداشتن زنان در خانه و هر روز تبلیغات و سخنرانیها بهویژه از سمت زنان که کار زن ماندن در خانه و فرزندآوری و سپس تربیت فرزندان است. از سویی دیگر بیارزش نشان دادن خانهداری از نشانههای سیاستهای غلط اقتصادی و توجه نکردن به پیشرفت زنان برای ساختن جامعهای برابر بهحساب میآید.
دهههاي اخير اغلب كرسيهاي آموزش عالي در ايران را تسخير كردند و حتی از مردان نیز پیشی گرفتند. اما آنچه امروز شاهد آن هستيم، افزايش قابل توجه سهم زنان بيكار تحصيلكرده است. به عبارت سادهتر در حالي كه به نظر ميرسد زنان تحصيلكرده بايد شرايط مناسبتري را براي ورود به بازار كار كشور داشته باشند، اما آمارها ميگويند چنين نيست و هجوم زنان دهههاي اخير به دانشگاهها و دريافت مدارك گوناگون تحصيلي نتوانسته است كمك چنداني به آنها در ورود به عرصه بازار كار كشور داشته باشد.
در این میان، علل بيكاري بهخصوص بيكاري زنان را بايد با توجه به شرايط اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، و بهويژه فرهنگ حاكم بر هر جامعهاي بررسي كرد. در كشورمان ناامن بودن برخي از محيطهاي كاري بهخصوص در بخش خصوصي كه گاه نگاهي ابزاري به زنان دارند، ساعات كاري طولاني، شرايط كاري نامناسب با روحيات زنان؛ نارضايتي از شغل، دستمزدهاي پايين، عدم امنيت شغلي و عدم پذيرفتن توانمنديهاي زنان از سوي جامعه، را ميتوان از علل مهم بيكاري زنان دانست. ضمن اينكه نقش ساختار سنتی برخی خانواده ها، جامعه و ساختار سياسي كشور كه با نگاه جنسيتي درصدد حذف زنان هستند نبايد از نظر دور نگاه داشت.
سخن آخر اینکه، ناتوانی بازار کار در جذب فارغالتحصیلان آموزش عالی معضلی است که متاسفانه در همه گروههای اجتماعی در کشور نمود دارد که آمار ها نشان میدهد زنان در این میان بیشتر گرفتار بیکاری شدهاند. عدم حضور زنان در فرآیند تصمیم گیری، نرخ بالای بیکاری زنان و فقدان حمایت های کافی از مادران شاغل و خصوصاً زنان خودسرپرست؛ نیازمند تصویب قوانین و تدوین برنامههایی است که موجب کاهش شکافهای جنسیتی در این عرصه گردد. در این راستا قطعاً یکی از سازوکارها، دسترسی عادلانه زنان به اشتغال و منابع درآمدزای ملی می باشد.
شیرین شریفی
نظر دهید