شهردار آینده اورمیه باید بومی و از بدنه شهرداری باشد/ رسانه ها می توانند شورای شهر ششم را به چالش بکشند و کار بخواهند
-تقریباً بیش از یک ماه از اعلام نتایج انتخابات شورای شهر ششم ارومیه گذشته است و هم اکنون بهتر می توان دور ششم انتخابات شورای شهر ارومیه را تحلیل و بررسی کرد. تحلیل شما از فرآیند این دوره از انتخابات، از پروسه ثبت نام تا اعلام نتایج چیست؟
انتخابات ششمین دوره شورای اسلامی شهر ارومیه در فضای بسیار خاصی برگزار شد. فضای قبل از انتخابات، بسیار متفاوتتر از دوره های قبل بود و دلیل آن به اتفاقات اخیر شهرداری ارومیه و ورود دستگاههای امنیتی و قضایی به پرونده تخلفات مدیریت شهری و دستگیری مدیران شهرداری و شهردار ارومیه برمیگشت. علاوه بر آن به خاطر فضای ملتهب کشور از بابت وضع نامطلوب معیشتی مردم، قابل پیشبینی بود که مشارکت مردم پایین خواهد بود. بحث کرونا نیز دلیل دیگری بود که انتخابات دور ششم شورای شهر ارومیه را به مانند سراسر کشور از ستادهای ها به فضای مجازی کشانده بود و در این دوره دیدیم که فضای مجازی تاثیر خودش را نیز گذاشت. مسئله دیگری هم که میتوان به آن اشاره کرد افزایش مراجع استعلام بود که در این دوره سازمان اطلاعات سپاه به مراجع چهارگانه ثبت احوال، نیروی انتظامی، قوه قضاییه و وزارت اطلاعات افزوده شده بود.
-بعنوان یک صاحب نظر سیاسی، عملکرد شورای شهر پنجم را چگونه ارزیابی می کنید؟
من معتقدم اعضای شورای شهر وکیل مردم هستند و باید حافظ منافع مردم باشند. سوالم از اعضای فعلی شورا شهر این است که آیا در طول چهار سال گذشته هیچ ایرادی در نحوه مدیریت مدیران شهری مشاهده نکردند که به جای استیضاح حتی یک سوال از آنها بپرسند؟ اصلا چرا صورتجلسه جلسات شورای شهر اورمیه، نباید در خروجی سایت شورای شهر اطلاع رسانی قرار بگیرد؟ چرا اقوام و نزدیکان برخی اعضای شورای شهر در شهرداری جذب و بکارگیری شده اند؟ آیا این روال جذب عادی است و هزاران فارغ التحصیلان نخبه نیز به مانند اقوام این آقایان می توانند به راحتی جذب شهرداری شوند؟ پاسخ این سوالات می تواند عیار شورای شهر پنجم را مشخص کند.
-مطالبه ای که پس از اتفاقات چندماهه اخیر شهرداری اورمیه ار سوی مردم وجود داشت عدم ثبت نام اعضای شورای شهر پنجم برای انتخابات دور ششم شورا بود. آیا این مطالبه به حق بوده است؟
ببینید هیچ کس نمی تواند افراد را از حق قانونی شان محروم کند. این مطالبه مردم در پای صندوقهای رای و آرای ریخته شده در صندوق مشخص میشود. چون ما مردم، مرجع تایید و یا رد صلاحیت نامزدهای انتخابات نیستیم. ما فقط می توانیم پای صندوقهای با آرای خود نامزدهای انتخابات را تایید یا رد صلاحیت کنیم. ضمنا مطالبه اصلی مردم باید فراتر از اینها باشد. مردم باید از کاندیداهای شورای شهر بپرسند منبع پول های میلیاردی که در انتخابات خرج میشود از کجاست؟ مگر یک عضو شورا چقدر حقوق و حق الجلسه میگیرد؟ با فرض اینکه این پولها نیز پول خودش است باید پاسخگو باشد با هزینه کرد میلیاردی در انتخابات شورای شهر دنبال چیست؟ این هزینهها شبهه آفرین است!
-آیا راهکار قانونی برای شفاف سازی و مطالبه منابع مالی این هزینه کردها وجود دارد؟
متاسفانه این خلا در قانون وجود دارد و شامل همه انتخابات نیز میشود و تنها مربوط به انتخابات شورای شهر نیست. تمامی کاندیداها باید از منابع مالی صرف شده در انتخابات خود شبهه زدایی بکنند. اینگونه است که میتوان به سوی شفافیت حرکت کرد. اگر در طول یک هفته مهلت قانونی انتخابات در شهر قدم میزدیم به راحتی میتوانستیم بفهمیم چه کسانی بیشتر از همه و میلیاردی هزینه کردهاند. چرا یک کارمندی که ماهانه فقط هفت هشت میلیون حقوق می گیرد در این انتخابات میلیاردی خرج کرده است؟ پس یک جای کار قطعاً میلنگد.
-آیا دست مطبوعات اینقدر باز است که چنین شفاف سازی هایی را مطالبه کند و در مقابل مورد پیگیرد و شکایت قرار نگیرد؟
قطعاً محدودیت هایی هست اما اگر مطالبهگری درست و اصولی باشد و به حیثیت و آبروی افراد لطمه نزند به نتیجه میرسد. بعنوان مثال رسانهها فراخوان دهند و بگویند 30 – 40 کاندیدای شاخصی که در دوره ششم بیشتر از سایرین در کانون تبلیغات و ... بوده اند منابع و هزینه کرد خود را مشخص کنند. بعضا شنیدم در برخی ستادها و ائتلاف ها کسی که در مراسم ساز زده پول گرفته، کسی که صندلی مراسم را آورده پول گرفته و حتی کسی که روی صندلی نشسته و به ساز زدن هنرمند محترم گوش داده او هم پول گرفته است! پس می شود نتیجه گرفت انتهای زنجیره بعضی از اتلاف ها به پول ختم می شود و پول هم قطعاً فساد آفرین است.
-در انتخاب شورای شهر ششم شخص علیرضا غنی زاده رسما وارد گود انتخابات شد و با حضور در ستادهای انتخاباتی کمابیش در جریان انتخابات تأثیر گذاشت. این حضور در گود انتخابات دلیل خاصی داشت؟
بله من در قبال شهر من احساس مسئولیت کرده و وارد فضای انتخاباتی شدم. ببینید اگر قدرت مهار نشود و بر اساس خدمت، دیانت و اخلاق نباشد قطعاً فسادزاست. آمده بودم تا با سوء استفاده کنندگان از رانت و قدرت خوانده پروری مبارزه کنم.
- یک سوال مهم اینجا وجود دارد و آن هم این است که آیا افراد به واسطه اینکه اقوام و بستگان نزدیکش در گود سیاست حضور دارند باید از حق طبیعی خود که ورود به عرصه سیاست است محروم شوند؟
نخیر. قطعاً اینگونه نیست و اگر واقعاً مرد میدان هستند و برای خدمت آمده اند حتی باید برایش فرش قرمز پهن شود اما با خوانده پروری به شدت مخالف هستم. این سیاسیون باید قبل از انتخابات یک بیانیه بدهند و بگویند مردم! حضور برادرم، خواهرم، برادرزاده ام و غیره در انتخابات ارتباطی به من ندارد و خودتان سبک و سنگین کنید اگر او را لایق خدمتگزاری تشخیص دادید به او رای دهید. عقل حکم می کند رفتار سیاسیون در قبال کاندیداتوری نزدیکانشان اینگونه باشد نه اینکه از او حمایت کند و برایش ستاد نیز بزند. درایت و تدبیر امام راحل و مقام معظم رهبری را ببینید که فرزندانشان را از حضور در سیاست و کارهای اقتصادی منع کردند در صورتی که آقازاده های امام راحل و رهبر انقلاب بیشتر از بعضی مدیران و سیاسیون لایق حضور در این عرصه ها بوده اند اما بخاطر جلوگیری از هر شک و شبهه ای از ورودشان جلوگیری شد و شده است. در انتخابات شورای شهر یک آقایی از سوی نهادهای نظارتی و امنیتی صلاحیتش رد شد. آقای سیاستمدار به جای اینکه دلیل رد شدن صلاحیت خوانده اش را شفاف سازی کند دنبال کارهای تاییدصلاحیتش افتاد. آیا آن کسی که بنا بر تشخیص مراجع تایید کننده صلاحیت، نامه عدم احراز صلاحیت دریافت کرده است او هم از این رانت و قدرت برخوردار است که بعدا صلاحیتش را با لابی گری اخذ کند؟
- از نظر شما مولفه های یک سیاستمدار چیست؟
هر کسی که شب خوابید صبح بیدار شد کت شلوار پوشید و دکمه یقه اش را بست سیاستمدار نیست و چه بسا ماکت و مانکن سیاسی است که ابزار و آلات دست افراد پشتپرده می شود. سیاستمدار بودن یک مولفه های خاصی دارد که مجال طرح آن در این گفتگو نیست.
-کدام ائتلاف، جریان یا لیست را در انتخابات دور ششم شورای شهر ارومیه قدرتمند و صاحب فکر دیدید؟
حزب و ائتلاف عین صاعقه نیست که به یکباره ظهور کند، بلکه یک عقبه فکری و شناسنامه سیاسی و یک تعریف معین و مشخص دارد. اول از همه منابع مالی و افراد پشت پرده این احزاب و ائتلاف ها باید مشخص باشد و بگویند توسط چه کسانی حمایت مادی و معنوی میشوند. در انتخابات شورای شهر ارومیه مولفه های مختلفی تاثیر گذار بودند که از آن جمله می شود به فضای مجازی، جریانات مذهبی، هویت طلب ها و غیره اشاره کرد. بنابراین نمیشود گفت فلان ائتلاف یا جریان سیاسی تاثیرگذار بود و تاثیر صد در صدی گذاشت.
-کاری که شما در فضای سیاسی ارومیه انجام دادید کم سابقه بود.شما بعنوان یک سیاستمدار کهنه کار و ورثه معنوی مرحوم حسنی، در انتخابات شورای شهر ششم به عنوان یک ترک زبان در ستاد یک کاندیدای کرد زبان که از قضا جزو منتخبین شورای شهر ششم نیز بود حضور پیدا کرده و سخنرانی و از او حمایت کردید.
اتفاقا سوال خوبی پرسیدید. نگاه ما باید به مسائل، نگاه انسانی باشد. من به عنوان ورثه معنوی آقای حسنی این را قاطعانه میگویم که نگاه شیخ حسنی به برادران کرد زبان ما نیز اینگونه بوده است. بنده سالها در بالاترین سطح امنیتی استان بوده ام و به خوبی می دانم چه کسانی برای امنیت این شهر و دیار جنگیده و در راه نظام، مملکت و امنیت ارومیه چه تلاشهایی کردهاند. ساسان ابراهیم زاده منتخب دور ششم شورای شهر اورمیه برادرزاده شهید سنی مذهب و گرانقدر ما رستم ابراهیم زاده خلبان جنگنده و همرزم شهید عباس بابایی است که برای حفظ تمامیت ارضی وطن با صدام و صدامیان جنگید و در آخر به شهادت رسید. خانواده و طایفه ابراهیم زاده نیز خدمات بسیاری به این شهر و وطن کردند که مجال طرح آن در این گفتگو نیست. پس نگاه ما قبل از اینکه سیاسی باشد باید انسانی و فراتر از سیاست و انتخابات یکی دو هفته ای و نتایج زودگذر آن باشد.
-افق پیش روی شورای شهر ششم را چگونه توصیف میکنید؟ آیا میتوان به عملکرد این شورا در ۴ سال آینده امیدوار بود؟
قطعا اتفاقات مثبتی در شورای شهر ششم خواهد افتاد اما این رسانهها هستند که می توانند موفقیت و عملگرایی شورای شهر ششم را در 4 سال آتی تضمین کنند. ذات انسان تنبلی و عافیت طلبی است اما رسانهها باید از اعضای شورای شهرشان کار بخواهند و اصطلاحاً آنها را به جلو هل دهند. اگر رسانه بتواند شورای شهر ششم را به چالش بکشد و علنی بودن جلسات را پیگیری کند قطعا اتاق شیشه ای در شورای شهر شکل خواهد گرفت. ضمنا خواهشی دارم از اعضای شورای شهر و آن هم این که در همه زمینه ها اعم از فرهنگی، اجتماعی، عمرانی و غیره از صاحبنظران نظرات تخصصی بخواهند و با آن ها مشورت کنند.
- آیا روند و پروسه انتخاب شهردار ارومیه پس از اتفاقات تلخ افتاده در مجموعه مدیریت شهری قابل قبول بود؟
در این ارتباط چیزی نمیگویم چون صحبت کردن از آن دیگر فایدهای ندارد اما اعضای شورای شهر اورمیه می توانستند در انتخاب شهردار اورمیه در اسفندماه گذشته بهتر از این عمل کنند. دیدیم که در ماه گذشته شورای شهر می خواست انتخاب خودش را استیضاح کند. چون مبنای تصمیم غلط بود ادامه اش نیز همینگونه می شود بنابراین کار باید از مبنا درست باشد.
-شهردار آینده ارومیه باید چه ویژگی هایی داشته باشد؟
قبل از پاسخ به این سوال عاجزانه از سیاسیون می خواهم از سیاسی کاری در کارهای مهم از جمله انتخاب شهردار بپرهیزند. به نظر من بهتر است شهردار آینده بومی و از داخل بدنه شهرداری باشد. بسیاری از فعالین سیاسی و افراد تاثیرگذار، افراد بومی این شهر را که مسئولیت ملی دارند برای شهرداری مطرح میکنند که به نظرم درست نیست. شهردار آینده شهر ارومیه باید بومی و از داخل بدنه شهرداری باشد. شهرداری که انتخاب میشود باید آگاهی کافی از مسائل عمرانی و اقتصادی داشته، پاکدست بوده و تعامل و ریسک کردن را بلد باشد. شورای شهر باید در تعامل با نظام مهندسی از نخبگان حوزههای عمران و شهرسازی برنامه بخواهد و خبره های مالی و دادوستد را نیز به کارزار ارائه برنامه برای مدیریت شهری فرا بخواند و یک شخص جامع الشرایط را برای آینده شهر برگزیند. شهردار آینده باید سرش به حساب کتاب باشد و بتواند درآمدزایی کرده و خرج کند. مسئولی که تا دیروز از خزانه ملی برایش بودجه میآمد و او خرج می کرده قطعا گزینه مناسبی برای شهرداری اورمیه نیست.
- و سوال آخر اینکه اگر حرفی سخنی ناگفته مانده بفرمایید.
تشکر می کنم از پایگاه خبری باریش نیوز که این فرصت را در اختیار من قرار داد تا نظراتم را مطرح کنم. امیدوارم این رسانه همان گونه که تا به اکنون بر مدار انصاف و عدالت و آگاهی بخشی به جامعه حرکت میکرد باز هم تریبون عدالت و آگاهیبخشی در جامعه باشد