ماجرای عجیب ترین خواستگاری در برنامه دور همی
برنامه «دورهمی»، شامگاه شنبه 30 مرداد میزبان رامبد شکرآبی و حدیث فولادوند، زوج بازیگر تلویزیون و سینمای ایران بود.مهران مدیری در گفتوگو با این دو بازیگر، از زندگی خصوصیشان، مفهوم و معنای عشق و دلیل کم کاری آنان سوال کرد.
نخستین پرسش مجری «دورهمی» در باره چگونگی ازدواج این دو بازیگر بود که رامبد شکرآبی در پاسخ گفت: «واقعا نفهمیدم چی شد؟ قبل از آن با هم در چند پروژه کار کرده بودیم، اما وقتی ارتباطات بیشتر شد، به نظرم آمد میتوانیم زندگی مشترکی داشته باشیم.»
حدیث فولادوند در تکمیل صحبتهای همسرش افزود: «رامبد هفت سال پیش فیلمی ساخت که من در آن بازی کردم. آنجا بود که به این تصمیم رسیدیم.»
«درخواست ازدواج چگونه مطرح شد؟»، پرسش بعدی مهران مدیری بود که فولادوند در پاسخ گفت: «رامبد ابتدا از این گفت که خیلی دوست دارد به خارج سفر کند و وسایل خونهاش را از یک کشور دیگر بیاورد و من قبول نکردم و گفتم وقتی تولید داخلی هست، چرا اینکار را بکنیم؟ و باید از اقتصاد کشور حمایت کنیم و ...»
با این پاسخ بود که مدیری با خنده گفت که این عجیبترین خواستگاری بوده است که در عمرش شنیده، چرا که با بحث حمایت از تولید داخلی و این جور چیزها شروع شده است.
در ادامه از این زوج بازیگر خواسته شد تا تعریف خودشان از عشق را بازگو کنند که از نظر حدیث فولادوند، عشق آن چیزی بود که به انسان آرامش بدهد و از نظر شکرآبی عشق به معنای دوست داشتن زیاد بود.
مجری «دورهمی» در ادامه از دلیل دوری این دو هنرمند از سینما و تلویزیون پرسید که رامبد شکرآبی در پاسخ گفت: «ما مدتی تهران نبودیم و این ما را کمی از کار دور کرد. حالا هم که چند سال است تهران آمدهایم، هنوز شاید خیلیها فکر میکنند هنوز شمال هستیم. هر چند من سه سال سر سریال «معمای شاه» بودم و خیلی بیکار هم نبودم.»
اما پاسخ حدیث فولادوند به این پرسش صریح تر بود: «من دلیلش را نمیدانم. ما سال 89 ازدواج کردیم و رفتیم شمال. اما 91 هم برگشتیم و از آن به بعد پیشنهادها به نسبت گذشته بسیار کم شد. البته چون قبل از آن من چند کار نهچندان خوب داشتم، در انتخابهایم بیشتر احتیاط میکنم که در کم کاریام تاثیر دارد. در این میان ضرب المثل «نو که بیاد به بازار، کهنه میشه دل آزار» را هم نباید فراموش کرد.»
در ادامه شکرآبی هم گفت: «شاید یک دلیلش این باشد که من و حدیث خیلی اهل ارتباط برقرار کردن نیستیم. یعنی اگر من خودم بفهم مثلا مهران مدیری کاری را به دست گرفته است، سعی میکنم خیلی دور و بر او نروم تا فکر نکند برای گرفتن نقش میخواهم خودم را بچسبانم.»
این گفتوگو با پرسشها و پاسخهای مربوط به زندگی شخصی و خصوصیات روحی این زوج هنری ادامه پیدا کرد و با اهدای یک قرآن قدیمی از طرف حدیث فولادوند به موزه برنامه «دورهمی» به پایان رسید
نظر دهید