شهربازی ارومیه،فرصت سازی یا فرصت سوزی
شهربازی یکی از مطالباتی است که با قول های متعدد مدیران شهری، اکنون به عنوان یک انتظار در مردم نهادینه شده است، اما اکنون با گذشت ماه ها و سال ها از روی این قول و با شروع عملیات احداث آن، هنوز که هنوز ذره ای از آن برآورده نشه و تنها هزینه های گزاف را به دنبال خود داشت است.
به گزارش سرویس اجتماعی باریش نیوز، آغاز ساخت شهربازی فوق مدرن ارومیه در دهکده ساحلی چی چست در اوایل سال جاری یکی از پروژه های شهرداری ارومیه است که سرو صدای زیادی به پا کرد؛ پروژه ای که هدف از ساخت آن پرکردن خلأ چندین سالهٔ نبود شهربازی و در کل مکانی تفریحی در خور کلانشهر ارومیه است.
در مورد مکان گزینی شهربازی نیز باید اشاره کرد که دهکده ساحلی چی چست برای احیاء دوبارهٔ این دهکده و رونق مضاعف مسیر کمربند سبز ارومیه(ارومیه-چی چست-امامزاده-ارومیه)انتخاب شد؛ مسئولین مدیریت شهری امیدوارند با افتتاح شهربازی،مجموعه دهکده چی چست را از ردیف بودجه خارج کرده و با درآمد حاصل از شهربازی دهکده را اداره کنند.
شهربازی در حال ساخت ارومیه از فضا هایی نظیر آمفی تئاتر باز،آبشار دو طبقه و پیست کارتینگ مجهزبهره خواهد بود که در نوع خود، جالب و کم نظیر است اما آنچه که نویسنده را برآن داشت تا این یادداشت را قلم بزند، مواردی است که در ذیل به آن اشاره می شود.
در عصر حاضر هر ارگانی که وظیفه مدیریت شهری را بر عهده دارد، از عنصر هویت به عنوان دارایی شهروندان و عامل جذابیت و وفاق جامعه استفاده کرده و در حفظ آن تلاش می کند؛ در پروژه یاد شده ساخت و نصب المان هایی را مشاهده می کنیم که نه تنها ارتباطی باعقبه و داشته های مردم این دیار ندارد، بلکه کاملا نامأنوس نیز می باشد؛ به طور مثال سردر ورودی شهربازی اقتباس یا به طور دقیق تر تقلیدی از سردر ورودی دیزنی لند پاریس با برج و بارو هایی به شکل قلعه های قرون وسطی اروپا است و یا پیست کارتینگ مجموعه که المان های به کار رفته درآن تداعی کننده بیابان های نوادا در غرب آمریکاست.
تقلید از چنین عناصر بیگانه ای آن هم با هدف جذاب تر کردن مجموعه به یک معامله دوسر زیان منجر می شود،اگر مردم نسبت به این المان ها احساس غریبگی کنند و با آنها ارتباط برقرار نکنند باعث ترد شدن مجموعه از نظر عموم می شود که دراین صورت تمام هزینه های صرف شده به هدر می رود و در حالت دوم اگر مردم با این المان ها ارتباط و علاقه ایجاد کنند در گودال بی هویتی بیش از پیش سقوط خواهند کرد و ارتباط مردم با داشته هایشان ضعیف تر ازقبل خواهدشد، این نکته را نیزنباید فراموش کرد که زیان حالت دوم به مراتب جبران ناپذیرتر است.
علاوه بر المان ها مورد دیگری که حسابی به چشم می آید مربوط به تجهیزات و دستگاه های بازی این مجموعه است؛ از آنجایی که شهربازی 15کیلومتر با شهر فاصله دارد می بایست واقعا یک شهربازی فوق مدرن باشد تا بتواند در مردم رغبت حضور را برانگیزد،اما زمانی که تجهیزاتی را که قرار است در شهربازی نصب شود از نزدیک مشاهده می کنیم خبری از یک مجموعه فوق العاده دریافت نمی کنیم؛ دستگاه های تکراری، کوچک و یا نهایتا معمولی چیزی نبود که مردم با شنیدن کلمه فوق مدرن انتظارش را می کشیدند، نام دهان پرکن فوق مدرن انتظارات را بالا می برد و مردم انتظار این را دارند تاچیزی فراتر از آنچه که در مسافرت هایشان به شهرهای دیگر دیده بودند ببینند،حتی چرخ و فلک شهربازی هم که از دید مسئولین نقطه قوت مجموعه به حساب می آید و به ارتفاع بلند (40متر) آن می نازند، در مقایسه با نمونه های مشابه در سایر شهر های بزرگ و حتی کوچک کشور چندان تافته جدابافته ای نیست.
با این اوصاف زنگ خطر برای اهداف تعیین شده پروژه به صدا درآمده است، در صورت وقوع چنین اتفاقی با مجموعه ای مواجه می شویم که دوباره از سوی مردم طرد شده و اینبار از ردیف بودجه شهرداری هم خط خورده است و به سمت آینده ای تاریک تر از قبل در حرکت است.
نظر دهید